✘ سَـ ــرابـِ آرِزوهــ ــا ✘
خُــدایــــ ــــآ هـَرگز کـَسے رآ بـہ آنچـہ کـہ قسمتـَش نیستــ عـآدَتــ مـَده
سلــآمـ به همه دوستای خوبمـ ممنونمـ از نظراتی که گذاشتین...این جور که از نظرات معلـومـ بود،علت تعطیل کردن موقتی اینجا واسه بعضی هـــآ سوال شده...؟! میگمـ بــــــراتون : برمیگردیمـ بــه دوشنبه (23\5\91) شب،که رفتیمـ شُمـــآل تا سه شنبه شب (24\5\91)...زودی برگشتیمـ چون چهار شنبه عصر (25\5\91) پرواز داشتیمـ به استــآنبول ، بــه مُدتــــ یک هفتــه... بعــد از سَفـــرمـ هــمـ بــه دلـایلی حوصله آپ کردن نداشتمـ . + حالمـ هنوزمـ خوب نشده،شاید گوشیمـُ روشن کرده باشمـ ،شاید ج اســـآتونو بدمـ ،شاید بچتمـ وَ شاید بخندمـ ،امــآ دلیل بر خوب بودنمـ نمیشه،فکر میکردمـ بی دلیل حالمـ این جوریه ولی علتشو پیدا کردمـ ... به قول حـــورا تا یکمـ بهتر میشمـ یه مسئلــه جدید دوباره ... + ممکنه به خاطره وجود بعضیــــآ از این به بعــد رمز دار بنویسمـ و فقط رمزُ به کسایی که بخوامـ میدمـ + تو فکــر آهنگ و قالبــــ جَدیدمـ + از اونجایی که دوست دارمـ تمـآمـ خاطراتمـ اینجا ثبت بشه،در ادامه مطلب خاطرات ترکیه رو نوشتمـ
چهار شنبه بعد از ظهر بود که راهیه فرودگـــآه امـامـ شدیمـ ،با نیمـ ساعتــ تاخیر پروازمون شروع شـد و سه ساعتـــ و نیمـ بعدش توی فرودگاه آتاتورکـــ بودیمـ ،یه پسری اومـد دنبالمون تا ترنسفرمون کنه به هتل همه ایرانیـــا تویه هتل دیگه بودن جز ما، چون ما هتل رو خودمون انتخاب کردیمـ که منطقه اش عالــــی بود . بعدش اون پسره همـ یه برنامه گشتــ داد با قیمتــ های گزافــ ! هتل ما Arsima وسط میدون Taksim و Shishli بود یعنی ما ایستگاه Osmanbey بودیمـ و با مترو دو قدمـ فاصله داشتیمـ . 26 مرداد صبحانه Kapali Charshi یا همون Grand Bazar رو همـ رفتیمـ + موزه Hurem Sultan ،البته تو همه موزه ها عکسبرداری ممنوعه . بعدش همـ گشتـــ و گذاری کردیمـ و از مناظر زیباش نهایتــ لذتــــ رو بردیمـ و یه نهار خیلی خوشمزه خوردیمـ ... مال ِ من Izmir Kebab بود،اسمـ غذاهــای بقیه رو متوجه نشدمـ :دی بعدش با تراموا برگشتیمـ Eminonu و سوار کشتی فرومـ همـ یه مجمتع شیکی بود ولی خوب در مقایسه با مراکز خرید جاهــآی دیگه چیزی نبود،بعـــد من پیشنهاد کردمـ بریمـ هتل یخی گفتن کلاً جمع آوریش کردن یه آکواریوم هم داشت که توش پر از عروس دریایی بود با نور پردازی فوق العاده،یه قسمت دیگه اختاپوس های گنده،ماهـــی های عجیب،کلـا زیبــآ بود ... بعدشمـ اعلامـ کردن بریمـ جای مخصوص غواص میـاد برنامه اجرا کنه و اونمـ عالی بود بعدش رفتیمـ پاساژ،بالا و پایینُ گشتیمـ و یکمـ استراحت کردیمـ و رفتیمـ Fun Lab از اونجا همـ رفتیمـ Jurasic Land یا همون سرزمین دایناسور ها ... بعد از اون همه تفریح و پادرد تنها اتاق هتل میچسبید که تراموا و یه مسیر رو با مترو برگشتیمـ و استراحت کردیمـ خیلی جاهـــآ رفتیمـ اما خوب نیــــآزی نیست اینجا بگمـ به جز یه روز دیگه از این سفر که خیلی دوسش داشتمـ : از هتل اومدیمـ بیرون به قصد پیاده روی !!! همینطوری قدمـ میزدیمـ رسیدیمـ به موزه آتا تورکــــ ! بعد با مترو رفتیمـ یه خیابون سنگ فرش ( اسمش یادمـ نیست ) وای خیلی جای دنج و کلاسیکی بود،دلمـ نمیخواستـــ از اونجا بیرون بیایـــمـ کلی عکس خوشملانسی گرفتیمـ اینمـ خاطرات کلی روزای خوبمون توی استانبــــول
خلاصه تونستیمـ به کمک بعضیـــآ همه برنامه گشت رو حتی جاهایی که لیدر های ایرانی نمیشناختن رو همـ بگردیمـ ! 
شبــ اولمـ Check in کردیمـ و زدیمـ به خیابون ... شبای استانبول صفای دیگه ای داره ...
که جز برنامه هتل بود رو خوردیمـ و راه افتادیمـ به سمت ِ Taksim ... بعد از یکمـ قدمـ زدن رفتیمـ مترو،مترو هاشون فوق العاده مدرن و تمیز و خنکــ بود و هر 2 دقیقه یه بار یه دستگاه میومـَد . بعدش با Funikuler رفتیمـ Kabatash و از Kabatash با تراموا رفتیمـ منطقه سلطان احمــد 
یه منطقه فوق العاده تمیز و دوستـــ داشتنی که مساجد ایاصوفیه و سلطان احمد و چند مسجد دیگه و کاخ ِ توپــکاپی و ... همه توی این منطقه بود . همه رو گشتیمـ و کلی عکس گرفتیمـ 
شدیمـ تا دم ِ غروبـــ زیبای استانبول که ما رو روی تنگه بگردوند ... یه روز دیگه برنامه ریزی کرده بودیمـ بریمـ Forum استانبول که کنارش سرزمین دایناسورا و شهر بـــازی و هتل یخ و آکواریومـ (البته آکواریومـ دبیُ بیشتر دوست دارمـ ) 
رفتیمـ آکواریومـ ،اولش ازمون عکس گرفتن،رفتیمـ داخــل،اون موزیکی که پخش بود کاملــا این حسُ بهت میداد که زیر اقیانوســــی
قسمت اولش آکواریومـهای بزرگی بود ولی پایین تر که میرفتی تونلش شروع میشد که آب بالای سرت بود و کوسه ها قشنگ از بالای سرت رد میشدن 
مغازه های کوچکـــ لباس فروشیش به سبکــ فرانسوی هــآ بود،از مغازه های کوچیکـــ ،صدای موسیقی بی نظیری میومد
همینجور قدم زنان رفتیمـ تــآ رسیدیمـ به برج ِ گالاتا خیلی خوشحال شدمـ چون تعریف اونجارو شنیده بودمـ
بلیط گرفتیمـ و رفتیمـ بالا،یه مقدارش با آسانسور بود بقیه اش پله های پر پیچ و خمـ ... ولی اون بالا به همه چی می ارزید ... انگاری استانبول زیر پاتــــ بود . 
و لذتــــ بردیمـ از اون طبیعتـــ زیبــ
ـــــاش بعد که پایین رفتیمـ یه عروس و داماد اومده بودن اونجا عکاس ازشون عکس میگرفتـــ ... تا ظهرش حسابی گشتیمـ . عصرش رفتیمـ مرکز خرید cevahir که پیاده رفتیمـ و حدود 15 دقیقه پیاده روی کردیمـ و کلی هم توی مسیر خرید کردیمـ .
